ساسانيان |
||
|
||
|
||
بيشتر پژوهشگران تاريخ موسيقى ايران ، درباره موسيقى اين دوره ، تنها به ذكر موسيقى دربار ساسانى و از آن ميان هم تنها به ذكر باربد و نكيسا بسنده كردهاند . البته اين موضوع خود داراى اهميت است ، اما بايد دانست كه موسيقى پايتخت ساسانى ، تنها موسيقى رايج اين عهده نبوده و نمىتوانسته باشد . زيرا وسعت و گستردگى سرزمين ايران ، خود موجب آن بوده است كه مردم ديگر مناطق ، از موسيقى ديگرى بهرهمند بوده باشند . يكى از شواهد اين مدعا ، متن پهلوى بجاى مانده از اين دوره است كه « خسرو كوادان » نام دارد و حاوى مناظرهاى است ميان خسرو و جوان تربيت يافته آن دوره به نام « ريزك » يا « ريدك» كه در طى آن ، به نام آهنگهاى رايج اشاره مىكند و از آن ميان ، اين نامها كه هر كدام يادآور منطقه خاصى است ، جالب توجه است : اسپهاك نهاوندانيك ، نيشابورك . اين نامها بيانگر اين موضوعاند كه بجز موسيقى پايتخت و دربار ، در سراسر ايران ، موسيقى نواحى مختلف نيز رايج بوده است . بدين سان مىتوان نتيجه گرفت كه موسيقى باربد و نكيسا ، دو هنرمند دربار خسروپرويز ، از حيث گستره رواج ، به موسيقى مردمى كه جريانى عميق و حقيقى داشته ، نمىرسيده است . با توجه به آنچه كه به اختصار گفته شد ، لازم است كه از خصوصيات موسيقى رايج در دربار نيز سخنى به ميان آيد . شكل مدون اين موسيقى را به باربد ، موسيقيدان چيره دست روزگار خسرو پرويز ، انتساب مىدهند . چنين به نظر مىرسد كه وى 360 دستان ساخته ، چنانكه هر روز دستانى مىنواخت ، و قول او براى استادان فن قانون مطلق به شمار مىرفت و ديگران همه خوشه چين خرمن ذوق او بودهاند . در واقع موسيقى منسوب به باربد ، مركب از هفت خسروانى و سى لحن و 360 دستان بوده كه با ايام هفته و سى روزماه و سيصد و شصت روز سال ساسانيان تناسب داشته است . |
||
|
||
|