اشكانيان ، يا پارتيان ، در حدود 250 پيش از ميلاد ، پس از سلوكيان در ايران به قدرت رسيدند . آنها در اوايل از شيوههاى هنر يونانى پيروى مىكردند، اما پس از مدتى به هنر معمارى ، به ويژه به معمارى سنتى و ملى ايران تمايل نشان دادند. در دوره اشكانيان ، معمارى مبناى اصلى خود را ، از آداب و اصول قبايل چادرنشين پارتى در برپايى اردوگاهها گرفت . حياطهاى چهارگوش مركزى با ايوانهاى چهارسوى آن ، به عنوان مظهرى از معمارى پارتيان به بينالنهرين برده شد. تطور و دگرگونى اين نوع معمارى را در معمارى اسلامى به ويژه در دوران سلجوقيان بخوبى مىتوان ديد.
در معمارى پارتى ، پس از شكوفايى دولت اشكانى ، به نماى ساختمان توجه بسيارى شد و مىكوشيدند آثار هنرى را بر ديوارها ، در معرض ديد متمركز كنند. نقاشى ديوارى توسعه يافته و تزيينات آميختهاى بود از نقاشى و گچبرى ، كه نمونه بسيار زيبى آن در معبد كوه خواجه در وسط درياچه هامون در سيستان به دست آمده است. اشكانيان در معمارى خود از طاق گهوارهاى ، قوس و رگچين با سنگ قلوه و برجسته كارى تزيينى و گاهى ستون تو كار هم استفاده مىكردند. از ويژگىهاى معمارى و هنر اين دوره انتقال برخى از عناصر معمارى و هنر است كه به دوره بيزانس و ساسانى منتقل شده است . شايد تاريخ معمارى « طاق دار » كه در ايران بسيار معروف است ، از دوره اشكانيان آغاز شده و در دوره ساسانيان تكامل يافته باشد.
بناى طاق گرا واقع در دامنه كوه پاطاق در كنار راه كرمانشاه به سر پل ذهاب تركيب طاق گهوارهاى و پيشرفت فنون ساختمانى را در اين دوره نشان مىدهد. همچنين بناى معبد آناهيتا در كنگاور كه بر سر جاده همدان و كرمانشاه واقع شده و منسوب به دوره اشكانيان است از جمله شاهكارهاى هنر معمارى پارتيان به شمار مىرود. ميان شيوه معمارى پارتى و ساسانى در بنياد ساختمان ها چنان همبستگى و نزديكى وجود دارد كه هنوز گروهى از صاحبنظران ، در انتساب پارهاى از آثار به دست آمده به اين دو دوره ، دچار ترديدند. به طور نمونه ، در انتساب كاخ مداين در تيسفون به يكى از اين دو دوره ، هنوز اظهار نظر قطعى نشده است. صرف نظر از جهات تاريخى در معمارى ساسانى، چنان عوامل معمارى اشكانى بىكم و كاست پيموده شده كه گويى با تغيير شاهان « هيچ دگرگونى در طريقه ساختن بناها پيش نيامده است ».
ساسانيان از ايالت پارس برخاستند و براى تشكيل يك سلسه ملى ، خود را وارث دودمان هخامنشى خواندند. ساسانيان ، مذهب زرتشت را رسميت بخشيدند و هنرى پديد آوردند كه از حيث عظمت با هنر روم و بيزانس برابرى مىكرد و گاه برآن برترى داشت.
حتى پس از فتوحات اعراب ، آنچه به عنوان هنر اسلامى از آن ياد مىشود ، تحت هنر ساسانى متأثر بود.
بهترين شيوه طاق زدن بر بناهاى مربع شكل ، در معمارى ايرانى و حتى معمارى غربى ، از آن ساسانيان است . معماران آن دوره در پوشاندن فواصل وسيع با مواد سخت توفيق يافته بودند . بعضى از اصول معمارى ساسانى بود كه راه را براى ترقى معمارى گوتيك در اروپا باز كرد. در مجموعه هنر معمارى اين دوره ، يگانگى و پيوند خاصى ديده مىشود. اساس معمارى گنبد است و ايوان ، طاق نماها ، اتاقها و طاقهاى گهوارهاى كه اغلب در اطراف يك يا چند حياط قرار گرفتهاند.
هنرهاى گچبرى ، موزاييك كارى و نقاشى ديوارى ، تزيينات بناهاى ساسانى را شامل مىشوند. در تنوع آثار ساسانى تأثير همسايگان به خوبى آشكار است ؛ از جمله تصاوير موزاييكى كه از كاخ فيروزآباد (كاخ بيشاپور) به دست آمده ، به روش روميان موزاييك شده است . در اين موزاييكها تعداد بسيارى تصاوير از نوازندگان و انسانهاى ديگر به سبك ايرانى نقش شدهاند. از ديگر تزيينات اين دوره ، بايد به حجارىهاى سنگى ساسانيان اشاره كرد. حجارىهاى اين دوره در نوع خود بىنظيرند ، مانند نقوش حجارى شده طاق بستان در كرمانشاه و نقش رستم.
به طور كلى، معمارى عهد ساسانى براساس معمارى سنتى و براى نواحى خشك مركزى و شرقى ايران پديد آمده بود. بدين معنى كه در ابنيه ساسانى اعم از كاخها و آتشكدهها ، پوششهاى گنبدى و ساختن ايوانهاى داراى طاق ضربى و چهار طاقهاى مخصوص آتشكده متداول و اساس معمارى اين زمان بوده است . تعدادى از بناهاى ساسانيان كه بقاياى آنها به جاى مانده است ، مانند كاخهاى فيروزآباد ، كاخ سروستان در فارس و ايوان مداين در تيسفون ، ايوان كرخه در خوزستان همچنين آتشكده هايى با نامهاى تپه ميل ميان تهران- ورامين ، آتشكده نياسر در كاشان ، آتشكده آذرگشنسب در تخت سليمان و چهار قاپى در قصر شيرين و غيره تا حد بسيارى وضع معمارى را در دوره ساسانيان آشكار مىكنند.
|