در اين روش پس از آنكه متن مورد نظر از چند نسخه خطى كهن و معتبر مقابله و مقايسه شد ، اختلاف نسخهها ( = نسخه بدلها ) را در پاورقى يا پايان كتاب ذكر مىكنند و بر اين اساس ، خواننده همه نسخههاى مورد استفاده را پيش رو دارد و مىتواند در برخى موارد با پژوهشگر متن هم نظر نباشد ؛ يعنى يكى از نسخه بدلها را كه در متن اصلى درج نشده است و در شمار اختلاف نسخهها آمده را درستتر بداند و بر گزيند. پژوهشگران ايرانى، اين روش را از مستشرقان آموختند و در اين راه آنقدر پيش رفتهاند كه دقت علمى ايشان ، گاهى فراتر از آثار مستشرقان گام زده است . يكى از پيشروان تصحيح انتقادى رينولد الّين نيكلسون ( 1944 ـ 1868 م) انگليسى است . وى پس از تصحيح متن مثنوى ، در طى بيست سال كوشش ، ترجمه منثور منثوى را همراه با شرح و تفسير مفصلى در هشت جلد ( از سال 1925 تا 1940 م . ) چاپ و منتشر كرد . همچنين تذكره الاولياى عطار را در دو جلد در سالهاى 1905 تا 1907 م . تصحيح و منتشر كرد. بجز وى ، بسيارى از مستشرقان با صرف عمر خود سبب گسترش و شناخت ادب فارسى در جهان شدند . از جمله متونى كه نياز به تصحيح انتقادى داشته ، شاهنامه فردوسى است . براى نخستين بار « م . لامسدن » در سال 1811 م . بر اساس بيست نسخه اين متن را پژوهيد كه تنها جلد نخست آن در كلكته چاپ و منتشر شد . سپس « ترنر ماكان »، در سال 1829 م . بر اساس هفده نسخه ، متن را تصحيح و در كلكته منتشر كرد . پس از وى « ژول مول » با استفاده از سى نسخه در سال 1826 م . كار خود را آغاز كرد و در سال 1876 م . پس از چاپ شش جلد آن ، از اين جهان رخت بر بست ، جلد هفتم ( آخر ) نيز دو سال بعد به چاپ رسيد . از بهترين تصحيحهاى انتقادى شاهنامه چاپ مسكوست كه زير نظر « ى . ا. برتلس» بر اساس پنج نسخه انجام پذيرفت . در سالهاى اخير نهضت تصحيح انتقادى پى گرفته شده و در بسيارى از آثار نظم و نثر خصوصاً ديوان حافظ به كار بسته شده است . اينك گزيدهاى از كتابشناسى پژوهشها ، تصحيح و ترجمههاى ادبى از نظر خوانندگان ارجمند مىگذرد ، لازم به يادآورى است براى شناسايى آثارى كه چاپ اوّل آنها پس از انقلاب اسلامى منتشر شده ، خط تيرهاى در زير سال نشر آنها كشيده شده است . بر اين اساس مىتوان داورى كرد كه در زمينههاى : آثار منظوم ، پژوهشها و نقدهاى ادبى ، ترجمه ، گزيدهها و شرحهاى ادبى ، پژوهشهاى ادبيات داستانى ، نمايشى و شعر امروز در طى بيست سال گذشته ، با وجود مشكلات بسيار، رشد كمّى و كيفى تحقيقات ادب فارسى سيرى صعودى يافته است .
|